دفاع

بعضی وقت ها در بعضی از جاها یک جوی وجود داره که آشناست مثل سایه با خود آدم .........

در مراسم دفاع دخترم بعد از سالها دوری از مجیط های دانشجویی با تعجب  مجیطی را یافتم که در ذهنم گم شده بود .در آن مراسم  هیچ حسادت و نظر تنگی مشاهده نمی شد و جالب اینکه وقتی استاد می خواست نمره او را اعلام کند من می توانستم ضربان قلب همه دوستان او را حس کنم ..وای از زیبایی جمعیتی  که فقظ زوح های سالم  سازنده آن می توانند باشند .احساس می کردم همه فرزندان من هستند و اگر قیودات اجتماعی اجازه می داد همه را می بوسیدم .درجات علمی که بچه ها به دست می آورند فقط زمانی مفهوم دارد که ارتباط اجتماعی سالمی پشت سر آن باشد و این مایه افتخار یک ملت  است که چنین مجیط هایی را جفظ نمایدو وا اسفا که تنگ نظرانی روز به روز این جمع ها را پراکنده می کنند جمع های که می شود در میان ان نماز خواندو به خدا نزدیک شد.

نظرات 12 + ارسال نظر
مهیار پنج‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:05 ب.ظ http://www.naz66.blogsky.com

سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی دارید
خوشحال میشم به من هم سری بزنید...
به امید دیدار...

خلیل رشنوی پنج‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:41 ب.ظ http://bomb1.blogfa.com

سلام
داستانهاتون رو یا برام مسیج کنین و یا در وبلاگم به صورت کامنت به همراه شماره تماس و ادرس منزل بذارید .

نرگس پنج‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:49 ب.ظ http://azrooyesadegi.blogsky.com

پس حق دارم که دلم تنگ بشه برای همه اشون.... فکر نمی کردم اینقدر بهشون وابسته باشم :)

عادله پنج‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 07:25 ب.ظ http://khabidarhayahoo.persianblog.ir/

با شناختی که از شما پیدا کردم مطمئنم که همین طور بوده . یه چیزی رو بگم . دلم می خواد اگر روزی زمانی مادر شدم مثل شما همینقدر با شور و حال باشم .

منوچهر سابق ! پنج‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:29 ب.ظ http://www.manesabegh.blogfa.com

اینجوریه که ایشون بیست میگیرن .. بقیه از ته دل خوشحالن اینگاری بیست تو کارنامه خودشونه

نسرین شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:52 ب.ظ http://www.nassrin.blogfa.com

سلام شهره
واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سجاد یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:41 ق.ظ

:)
شمام دانشگاه بیست می گرفتین همیشه؟

نسرین یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:47 ب.ظ http://bikarandarya.blogfa.com

سلام...
چه دید جالب و آرامبخشی...

مردی با چشمان گرگ دوشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:16 ب.ظ http://hmmmm.blogfa.com

سلام! خوبه که همچین محیط سالمی هم هست که تنگ نظری درش نیست ولی در متن شما چقدر حفظ و محیط و ... غلط داشتند

عادله سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 07:16 ب.ظ http://khabidarhayahoo.persianblog.ir/

سلام . کجایین ؟ چرا نمی نویسین ؟

مهیار سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:13 ب.ظ http://www.naz66.blogsky.com

سلام خوبی؟
ممنون که سر زدی
با اجازت من لینک کردم...
به من سر بزن
بای بای...

فرهاد پنج‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:43 ب.ظ http://www.koocheh-rendan.blogsky.com

احتمالا دخترتون قبل از دفاع کلی غر می زده ملت دوستان گرامی برای رهایی از شر غرهای دخترتون تصمیم گرفتن برن واسه روحیه دادن که کار رو تمام کنن تا بلکه نفسی به راحتی بکشن از دست دخترتون.!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد