درسهایی ازکویر
- به کویر باید احترام گذاشت زیرا، گهواره عشق است و پیامبران از آن برخاسته اند.
- نمک ، حسرت به دل مانده آرزو های کویر است.
- کویر، باهمه نداری هایش میزبان سادگی و یکرنگی است
- عشق ورزیدن را از کویر بیاموزیم که ،دریا بودنش را به گرمای آفتاب بخشید و گذشت وفداکاری را ببین، که با تمام وجود هر روز صبح منتظر سلام خورشید می نشیند.
-غم از بالا به پایین افتادن را کویر خوب میداند زیرا ، مکرنه اینکه زمانی اقیانوسی ثروتمند بوده است.؟
- کویر با وسعتش،افق دید انسان را به حقارت می کشد
- باید کویر شد تا، خورشید را آن گونه که هست، ببینی.
- سراب خوابی است در ذهن ناخودآگاه کویر تا، اصالت دریا بودنش را فراموش نکند.
- کویر خوب آموخته است که، باید چشم به آسمان داشته باشد.
جمله دوم چقدر زیبا بود .
راستی تبریکات ویژه .
:)
دلم هوای کاروانسرای مرنجاب کرد و لبه کویر ....
چه تعبیر شاهکاری از کویر کردید!
اینها ، همه ، کار آن خورشید جهنمی کویر! که در کویر نگاه کردن دشوار است و باید چشمها را با دست سایه کرد تا کویر نبیند. که در کویر سایه را می پرستند و نه آفتاب را، شب را میخواهند و نه روز را، نه پرتو عنایت بزرگان، که سایه شان را و نه نور خدا ... ( دکتر شریعتی)