لاکپشت های سوخته در واقعه جاده سازی
سهراب می گفت: دلش می سوزد وقتی می بیند دختر همسایه روی کمیاب ترین نارون روی زمین فقه می خواند !!!
و من دلم می سوزد برای زیستن در این سرزمینی که یک روز چادر از سر زنان به نام تجدد بر می دارند و روز دیگر چارقد به سر زنان می پوشانند به نام پاسداری از عفت پاکدامنی و امروز به آتش می کشند نقاشی خداوند را به نام جاده سازی .... می ترسم یک روز کشورم هر جایی بشود اما .....به نام ایران
تالاپ زیبای پریشان قبل از پریشانی
درسهایی از کوه:
- برای رسیدن به قله کوه قبل از برداشتن هر ابزاری ،اول اراده ات را در کوله ات بگذار.
- وقتی هدف قله است، چشم به آن بدوز.ولی از سنگهای لغزان زیر پایت غافل مشو.
- وقتی به قله رسیدی، نفس راحت نکش، چون باید بازگردی.
- همانطور که قله از دور پیداست، فاتح قله در آن ناپیداست.
- سازگاری را از کوه و دریا بیاموز. آیا کوهی را میشناسی که به دریا رودی نفرستاده باشد.
- در میان رشته کوهها همیشه کوهی سربلندتر است که درمقابل حوادث ایستادگی کرده است.
- عظمت طلوع وغروب خورشید را از کوهها بپرس، که در شبانه روز از هیبت آن رنگ به رنگ میشود.
- به کوه احترام بگذارید که مادر خاک است و به خاک احترام بگذارید که عنصر وجودی آدمی است.
- کوههای پیر هموارترند.
- اگر قله مرگ زندگی است، برای رسیدن به آن شتاب مکن و لذت لحظه ها را به فتح قله مفروش.