لاکپشت های سوخته در واقعه جاده سازی
سهراب می گفت: دلش می سوزد وقتی می بیند دختر همسایه روی کمیاب ترین نارون روی زمین فقه می خواند !!!
و من دلم می سوزد برای زیستن در این سرزمینی که یک روز چادر از سر زنان به نام تجدد بر می دارند و روز دیگر چارقد به سر زنان می پوشانند به نام پاسداری از عفت پاکدامنی و امروز به آتش می کشند نقاشی خداوند را به نام جاده سازی .... می ترسم یک روز کشورم هر جایی بشود اما .....به نام ایران
تالاپ زیبای پریشان قبل از پریشانی
لاکپشت های سوخته،از ایرانی که شکوه خود را به زیر آب ببرد هیچ گله ای نباید داشت از اینکه خاک را به روی آب بیاورد!
سلام.
پریشانی دیگر سودی ندارد باید به پا خواست!
چجوریشو نمی دونم؟!
موفق باشید!
چی بگم؟درست نمیشه انگار
سلام مطلبت جالب بود
اما چه میشه کرد.
موفق باشی
واقعا پریشان شد این دریاچه فامور .
پارسال با چندتا از دوستا اومدیم بیشابور و غار شاپور و دست آخر هم اودمدیم پریشان ، زمستون و هوای ابری و دست آخر که می خواستیم برگردیم بارون گرفت . جالب بود خلاصه و حالا ...چی بگم ؟!
کسی می آید !
سلام چی باید گفت زیاد افسوس می خوریم لینک روز انه دشدی مرسی
سلام.
بهار آمدو شمشادها جوان شده اند
پرندگان مهاجر ترانه خوان شده اند
سال نو شما مبارک!
موفق باشید!
مرسی میترسم ایرانم همه جایی شه به اسم ایران
سلام برشما که زیبا می بینید اگر البته هنوز زیبایی مانده باشد سری به مابزنیداز آشنایی تون خوشحال شدم.
یا علی.
سلام شهره خانم و سال نو و نوروز و بهار و همه مبارک ، با این حال و هوا فکر نکنم شما دیگه از بالای کوه پایین بیاین که سری هم به ارغنون بزنین
درسته
لاک پشتای ای دور و زمونه اگه گرفتار آتش بشر نشن همه کاری میکنن!
سلام سال نو مبارک
وب جالبی هست شدم مشتری هر پستتون!!
و اما در مورد کشتار لاکپشتها زنگ خطر انقراض لاکپشتها را به صدا درآوردید!!!
به آتش می کشند نقاشی خداوند را به نام جاده سازی ...
قشنگ نوشتی..
شما هم از بچه های منابع طبیعی هستی؟
سلام
سلام آپم حتما بیا.