کمک کنین هلش بدیم
چرخ ستاره پنچره
تو آسمون شهری که
ستاره برق خنجره
گلدون سرد و خالی رو
بذار کنار پنجره
شاید با دیدنش یه روز
وا بشه چند تا حنجره
به ما که خسته ایم بگه
خونه بهار کدوم وره
کنار تنگ ماهی ها گربه رو نازش می کنن
سنگ سیاه حقه رو مهر نمازش می کنن
آخر خط که می رسیم
خط و درازش می کنن
آهای فلک که گردنت از همه مون بلند تره
به ما که خسته ایم بگو
خونه بهار کدوم وره؟!!!!
توی شهری که همیشه ی خدا در اون «جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد پائیز » سراغ خونه ی بهار رو می گیری عزیز ؟!
تو اگر جای من بودی چه میکردی
جالب بود
خوشم اومد
مرسی
فعلن که این فلک گردنش از همه مون بلند تره !