سلام
من اینجا آخ .... دلم تنگ است و هر قلبی که می بینم نه از سنگ و نه از آهن که از گوشت و پی است اما سخت بی درد است ....
مدتهاست ننوشته ام که نوشتن خوراک می خواد .نوشتن شهامت می خواد نوشتن دانش می خواد نوشتن مسئولیت داره و نوشتن...........
تو این دوره زمانه یک روز همه نویسنده می شن وشب بعد یک عده با نوشته هاشون تجارت می کنند و یک عده تو دام نوشته هاشون گیر می کنن چرا که یکی از چهار عنصر برای نوشتن را کم داشته و من که هر چهار تا رو کم داشتم پس خفه شدم .
حالا هم می خوام برای دل خودم بنویسم .
اما چطور بنویسم نمی دانم باید روش فکر کنم و شاید هم ننوشتم تو بگو چکار کنم
من اینجا بس دلم تنگ است .... و هر سازی که میبینم بد آهنگ است ..
سلام
دوست خوبم شعر را می دانم که مال اخوان میباشد ولی دلتنگی ام جنسش فرق داشت به همان خاطر اینگونه نوشتم در هر صورت ممنونم
سلام عزیز حرفات جالب بود یه سری به من بزن
من لینکت می کنم
شما هم منو با شاه دارستان بلینک
سلام عزیز خوبی من لینکت کردم تو هم بی زحمت منو با
شاه دارستان بلینک