چگونه ؟

 کشف چرخ که  باید عامل پیشرفت در تکنولوژی باشد موجب لغزیدن انسان در جامعه  طبقاتی شد و وکشف قاره ای جدید عامل چپاول یک قاره دیگر گردید  و  دارو که جهت درمان می باشد جهت کشتار دسته جمعی قرار می گیرد وثروت هر   سرزمینی عامل   استثمار آن   می شود و  ...... 

تمام این نابسامانی ها  را بابا آدم وقتی  گندم را  خورد مرتکب شد وقتی باعث شد  شیطان" نفس" متولدبشه  و انسان را از یک پارچه گی خارج کنه  او  نمیدانست که اگر  "من " حضور یابد  آرامش  یعنی همان بهشت موعود گم  خواهد شد .و حالا ما باید به یک پارچه گی برسیم و آن میسر نخواهد شد مگر .............................

نظرات 14 + ارسال نظر
عمو پوریا دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ب.ظ http://www.UncleP.blogsky.com

بازم میوه ممنوع بخوریم :| همهچی برمیگرده به حالت اول
منتها باید بگردیم ببینیم میوه ممنوع این دنیا چیه ؟ :-؟

آیا شعور و اگاهی و تفکر میوه ممنوعه عصر ما نیست؟

قطره پنج‌شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 ق.ظ http://gatreee.blogfa.com

سلام شهره ی عزیز

واقعیتهای تلخ رو با بیان شیرین طنز گفتی ....

ممنونم از نوشته تون ...

ترکیب ؛ بابا آدم ؛ برام خیلی بامزه بود .

لبخند .

سلام
حالا که خوشت آمد ترکیب ننه حوا را هم به یاد بسپار مرسی که آمدی

علی تابش جمعه 15 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:28 ب.ظ http://malistanne.blogspot.com/

به به سلام
ممنون بازهم از نوشته قشنگت.

در ضمن ... فقط باباآدم؟؟؟؟!!!!!!!
رنگ قرمز سیب هنوز روی لبانت....ههههههه چرا پنهانش میکنی.؟؟؟

ولی ممنون از هردوی تون....همین جرات عصیان بود که من ....
بی خیال قابل و هابل...اما من...

موفق باشی

سلام
اولا از کجا معلوم سیب بود عده ای می گویند گندم بود و.....
رفتار غلط را توجیه نکن هابیل و قابیل اسطوره ای هستند که یادمان باشد قابیل چگونه بنده نفسش شد

علی تابش جمعه 15 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ http://malistanne.blogspot.com/

با نظر عمو پوریا من موافقم
...
ولی اون میوه ممنوعه هم که اینجا است...اینهاش ...نمیبینی؟؟؟؟

پس بی خیال همون خوبه که نمیبنیم.... البته جرات میخواد

حسین شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:10 ب.ظ http://bisurati.blogspot.com

حالا ببینم اگه بابا ادم میوه رو نمیخورد که الان من و شما نبودیم. یا اگر هم بودیم انقدر از این لذتهای حوری و پری میبردیم که حال آدم به هم میخورد. بین خودمان باشد ولی وقتی توصیف بهشت را از دیدگاه عوام میشنوم از این همه بی اخلاقی و شکم پرستی ای که قرار است بهشتیان به آن نائل شوند خجالت میکشم و میگویم خدا پدر بابا آدم و ننه حوا رو بیامرزه که ما رو از اون همه بی اخلاقی و شکم پرستی مجاز نجات داد.
حالا من دو تا سئوال فنی داشتم:
۱- نقش ننه حوا در این حوادث قبل از فتنه میوه ممنوع چه بود؟
۲- بانوان قرار است در بهشت با شوهرهایشان که هر کدام هزار تا حوری صیغه ای و غیر صیغه ای دارند چه بکنند؟
لنگه دمپایی ها را آماده کنید. عجب جنگ و دعوایی به پا شود. به به

اولا سلام
ثانیا: خودت می گی توصیف بهشت از نگاه عوام ....پس شما توصیف دیگری داری چقدر خوب بود می دانستم نگاهت به بهشت چیست ولی اگرنگاه دیگر ی غیر از عوام داری چرا این دو سوال را پرسیدی ؟جوابش را از عوام بپرس ...و نقش ننه حوا هم مشخصه ایجاد آگاهی برای آدم که اون موقع مثل گیاهان یک پایه بودند یعنی هردو جنس بک جا رشد می کردند و می زیستند آن موقع زن و مرد مفهوم نداشت اصلا زمانی نبود و مکانی نبود فقط یکی بود یکی نبود...........

بانو شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:42 ب.ظ

قابل توجه بعضی ها :

برای بانوان هم اونجا ، قلمان هست .
به به .به به . بدون خطر سنگسار شدن.
حالا جواب اینو پیدا کنین : شوهرها با این همه قلمان کنار زنهاشون چیکار می کنند ؟

این به اون در .

هاهاهاها

بانو جان سلام خوش آمدی اولین باره که میایی اینجا خوشحالم که می بینمت دوست خوبم ممکنه دلت خنک شده که جواب اون پسرم رو دادی ولی نذار به خودمان توهین کنیم غلمان یا عالمان (مرد)چه فرقی می کنند.مرد ..مرد است دیگه . نگذار دلداده گی و یکی شدن روح که نماد جسمی ان بسیار با شکوه و دوست داشتنی است دست مایه یک مشت مرد هرزه و هر جایی گردد بدون شک در جامعه ای که مردان آن زنان را فقط برای عیش و نوش می خواهند باید فاتحه واژه هایی چون مادر و خواهر را خواند که مادران و خواهران آنها هم به زعم بقیه مردان مایه خوش گذرانی عده دیگری خواهند بود ...ولی همه زنها بدانند که ارزشمندند اگر سعی کنند که فقط بفهمند زیرا وقتی که بفهمند دیگر هیچ چیزی آزارشان نمی دهد حتی این حرفها که در اصل توهین به خود مردهاست

حسین یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:56 ق.ظ http://bisurati.blogspot.com

عمو جون اونی که شما میخوای بگی غلمان است و نه قلمان.
در ضمن دقت نکردی. اتفاقا غلمان هم نصیب آقایان می شود. خوب شد گفتی این بخش قبیح تر ماجرا را فراموش کرده بودم.
و بالاخره اینکه غلمان به بچه های ۸-۹ ساله خوش بر و رو میگویند. خب هزار تای آنها هم که دور بانوان جمع شوند کک شوهران نمی گزد.
به نظر این کمترین تنها یک پاسخ می تواند وجود داشته باشد و آن اینکه همه بانوان گرامی راهی دوزخ شوند.
به به. به به. چه شود.

حسین عزیر بهشتی را که مردان هرزه در آن باشند از صد جهنم بدتر است پیش کش آنان باد همه آن غلمان ها ی 9-8 ساله
و خداوند مارا ببخشد که بهشتش را دستمایه جفنگیات کرده ایم آن سفره مال ما نیست پس آلوده افکار بد نکنیمش

مصطفی یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:39 ب.ظ http://ww.birangi.net

برای اینکه بحث «بالای هجده سال» آقا حسین و بانو را پایان دهم و نگذارم کار به جاهای باریک بکشد؛ پابرهنه می پرم وسط می گویم:
«من هم سیب می خوام»!

سلام
امیدوارم دیگه این بحث ها رو نداشته باشیم
بابا ما خواستیم فیلسوفمان حرف هایی بزند که ما بفهمیم نگفتیم دیگه این جوری حرف بزند آقا مواظبش باشید ...اصلا چرا تو محیط خودش شاخ و شونه نمی کشه ؟بذار این دفعه ببینمش بلایی به سرش بیاورم

مصطفی یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ http://ww.birangi.net

تعبر عمو پوریا بسیار جالب و تامل برانگیز بود: باید میوه ممنوعه این دنیا را بخوریم اما واقعا میوه ممنوعه این دنیا چیست...

من هم منتظر جوابم

حسین یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 ب.ظ http://bisurati.blogspot.com

"سلام"."سلام".
ذکر چند نکته و التماس دعا:
1- اگر کسی از حرفای من ناراحت بشه آدم خیلی بدیه، بله ام!
2-حالا اگر از بابا آدم بد میگفتیم حرفامون عین روشنفکری بود ولی چون بحث ننه حوا اومد وسط ما عوام شدیم! باشه ما مردها اخ و اوف و اهیم، خوبه؟
3- خانم محمدی، خدا پدرت رو بیامرزه، شما انگار وصف بهشت رو در قرآن نخوندی؟ اگر چیز دیگری پیدا کردی ما رو هم خبر کنید.
4-مصطفی میدونه من توبه کردم که سربه سر دیگران نگذارم.
5-ان شاء الله در جلسه خمر کهن از خجالت شما در میام.
"با ما به ازین باشید که با خلق جهانید"

حسین یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:30 ب.ظ http://bisurati.blogspot.com

خانم محمدی بزرگوار تعجب میکنم. من که حرف بدی نزدم. اتفاقا نظر من با شما یکیست. من هم میگویم زندگی ای که اکثر قریب به اتفاق مردان ما در پیش گرفته اند که همه اش در مسائل جنسی و استفاده شهوانی از بانوان خلاصه میشود حال آدم را به هم میزند. حالا اگر
-18 است نمیدانم. خب اینطوری است دیگر.در ضمن اگر پستهای من خوب نیست پاک کنید، اتفاقا خوشحال هم میشوم. ولی اگر بگذارید باشد بهتر است، در خواننده تاثیر خوبی در دراز مدت خواهد داشت، به من اعتماد کنید. من میدانم چه مینویسم.

قطره یکشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ب.ظ http://gatreee.blogfa.com


وای خداااااااااااااااا این جا چه خبره ؟؟آآآ
بحث جالبی باید باشه ....


اتفاقا وقتی همه ی بحثها رو خوندم متوجه یک فاجعه ی تزریق دانش غلط شدم ....

فکرشو بکنید از بچگی از بهشت بهمون گفتند ولی هیچ کس نتونسته درک درستی از بهشت داشته باشه .

درک من اینه :
واژه ی بهشت ، ابزاری برای بهره کشی از مردم جاهل که با خدا معامله می کنه: این کار رو می کنم و بهشت باید بهم بدی . بهش باواندند که بهشت رو در ازای این کارها می شه صاحب شد .

خب طبیعیه برای این جور افراد جاهل باید از لذایذ در سطح درک اونها گفت تا انگیزه بدست بیارند .

زنانی هستند که صبح تا شب از طلافروشی ها دیدن کنند سیر نمی شن .

زنانی هستند که لذت خوندن 20 صفحه کتاب رو با طلا و جواهر عوض نمی کنند .

به نظر من بحث خوبی بود می شه از چند جنبه در اون دقت کرد و به موارد باارزشی رسید .


بهشت ، بودن در " اکنون " است .....
بی نیازی ، آگاهی ، جاری با " حیات جاری در لحظه بودن " است .
بهشت ، حواس رو جمع کردنه تا نتونند با ابزارهای نقطه ی ضعف ما ، از مون بهره کشی کنند .


بهشت یعنی " زندگی را عمیقا زندگی کردن .....

و .... و ... خیلی حرفها دارم .....

ممنون از حسین آقا و شهره ی عزیز و بانوی گرامی ( که واقعیتهایی رو به نوعی یادآوری کردند ) ....






بانو دوشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:34 ب.ظ

یعنی غلمان هم برای ما نیست ؟


باشه ما عادت کردیم به تبعیضی که همیشه بین پسر و دختر بوده .

زنان یک همسری و مردان چندهمسری و چندین صد

هزار صیغه ای در این دنیا ، باید هم انتظار حوری و

غلمان برای مردها در اون دنیا باشند .

بانو جان زیاد جدی نگیر
از آن دنیا امده ای کو که به ما گوید راز؟؟؟
فعلا طوری زندگی کن که عقلت بهت می گه نه اون جیزهایی که تو مغز مون کاشتند سعی کن درست زندگی کنی فقط وفقط

شهره سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ

سلام بانو جان نمی دانم کجایی که سری بهت بزنم فقط بگم که بهشت و جهنم متشابهات قران هستند و تصورات مردم آن زمان ان جوری زیبا و قابل فهم بود ولی در عصر ما بهشت را با نگاه امروز باید بشناسیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد