آرزوهایتان را زنده به گور نکنید

 

 

چقدر زود پیر می شویم و چقدر زود از تنهایی به تنهایی می رسیم.به راستی  تصور ما از زندگی  گذران همین  لحظه های تلخ و شیرینه؟ که عمر نامیده می شه؟ و همینه که داره تمام میشه ؟!!  ... سالهای زیادی است که  خانه را جارو می زنم  و لی هنوز کثیف است .عمری است که می پزم  و هنوز  گرسنه ام .سالهای زیادی خوابیده ام ولی هنوز خوابم می اید ..و سالهای زیادی است که عشق ورزیده ام ولی هنوز او را نیافته ام .... هی رفتیم و رفتیم و صاحب خانه و مال و مکنت و  فرزند شدیم!!!!! چه خیال باطلی ما حتی صاحت خود هم نبودیم  .سالها در انتظار بازنشستگی نشستم تاهمه اندیشه هایم را که با انها عشق می کردم بنویسم ولی حالا نه چشم نوشتن دارم و نه نگاهی دوست داشتنی .زمان را  از دست داده و چمباتمه در گوشه ای به حسرت روزهای رفته نشسته ام ...شما این کار را نکنید لحظه ها ارزشمندترین چیزهایی هستند که دارید. از دستش ندهیدو آرزوهایتان را به خاطر آینده زنده به گور نکنید