سرهنگ لطیف خوی دلدار بهتر ز فقیه مردم آزار
(سعدی)
حالا که سالها گذشته فهمیدند که چه ظلمی به جوانان شده .آن زمان که ما کوجک بودیم و می پذیرفتیم که فرهنگ غنی داریم یکی پیدا نشد برایمان شاهنامه بخواند ویا اشعار سعدی را با عشق معنی کند و یا حافط ! که فقط و فقط در شب یلدا گه گاه خوانده شد ان هم با صدای نا مفهوم پدر بزرگ و آن قدر غلط که معنی اش را نفهمیدیم و حالا که مولانا را دیگران از ما دزدیدند یادمان آمد که شاعری در ایران می زیسته که اشعارش آدم می سازد .حالا یادشان آمده و یک مجسمه از مولانا در منطقه 9 افتتاح کردند دستشان درد نکنه ولی باید می فهمیدند که داشتن چند مجسمه از بزرگان این مرز و بوم آدمیان را به فکر ورق زدن کتابها یشان می اندازد و با خواندنشان یادمان می ماند که کی بودیم و کی شدیم و چی خواهیم شد؟ من دلم می سوزد وقتی ....
خب همه اگه یه مامانی داشتن مثل مامان من که از بچگی براشون این کتابا رو میخوند...بی مجسمه هم یادشون نمیره که کی بودیم و چی شدیم...ولی حیف..که بیشتر از این کاری از دستمون برنمیاد:)
فرهنگ داشتن مسیری از پایه میخواد و قسمت اعظمش به استفاده کنندگان فرهنگ برمیگرده . فکر کنم اول بیاموزیم که چی میخواهیم باشیم اونوقت براش بستر سازی کنیم .... وگر نه گذشته گذشته است و آینده پیش روی ماست ....درس گرفتن و بکار بستن ...