بفرمایید نارنگی

زمستان امسال در جاده شمال ترافیکی شده بود که نگو و نپرس سانتی متری حرکت می کردیم و می شنیدیم که تصادف شده بلاخره به محل تصادف رسیدیم کامیونی که نارنگی حمل می کرد چپ کرده بود  و گازوییل کامیونش خط بلندی را به موازات  خط ترمز کشیده بود .همچون غم و شادی ...مرگ و زندگی  .راننده آرام و متین  وسط نارنگی های ولو شده  نشسته بود و چون فاتحی با لبخند تماشاچی هایش را نگاه می کرد و نارنگی می خوردَ .....